معنی فارسی diuretically
B1بهصورت دیورتیک: به نحوی که تولید ادرار را افزایش دهد.
In a manner that causes increased urine production.
- ADVERB
example
معنی(example):
نوشیدن آب بیشتر میتواند بهطور دیورتیک بر سلامت شما تأثیر بگذارد.
مثال:
Drinking more water can affect your health diuretically.
معنی(example):
این دارو بهطور دیورتیک برای کمک به کاهش وزن عمل میکند.
مثال:
The medication works diuretically to help with weight loss.
معنی فارسی کلمه diuretically
:
بهصورت دیورتیک: به نحوی که تولید ادرار را افزایش دهد.