معنی فارسی divineness
B2معنویت، حالت و ویژگی مربوط به چیزی الهی یا مقدس.
The quality of being divine; the state of being God-like or sacred.
- NOUN
example
معنی(example):
معنویت غروب آفتاب او را شگفتزده کرد.
مثال:
The divineness of the sunset took her breath away.
معنی(example):
مردم معمولاً به دنبال تجربیاتی هستند که حس معنویت را برانگیزد.
مثال:
People often seek experiences that evoke a sense of divineness.
معنی فارسی کلمه divineness
:
معنویت، حالت و ویژگی مربوط به چیزی الهی یا مقدس.