معنی فارسی divinified

C1

روحانی شدن، به معنای فرایند یا عمل تبدیل شدن به خدا یا قداست بالا.

Having been made divine or exalted in importance.

example
معنی(example):

متون باستانی توصیف می‌کردند که چگونه شاهان بعد از مرگ روحانی می‌شوند.

مثال:

The ancient texts described how kings were divinified after death.

معنی(example):

او احساس می‌کرد که دستاوردهایش توسط رسانه‌ها روحانی شده‌اند.

مثال:

She felt her achievements were divinified by the media.

معنی فارسی کلمه divinified

: معنی divinified به فارسی

روحانی شدن، به معنای فرایند یا عمل تبدیل شدن به خدا یا قداست بالا.