معنی فارسی divorcible
B2قابل طلاق بودن، اشاره به ازدواج یا اتحادی که میتوان آن را طلاق داد.
Describes a marriage or union that can be legally dissolved through divorce.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی ازدواجها تحت قوانین خاصی قابل طلاق هستند.
مثال:
Some marriages are considered divorcible under certain laws.
معنی(example):
دادگاه تعیین میکند که آیا یک اتحاد قابل طلاق است یا خیر.
مثال:
The court determines if a union is divorcible.
معنی فارسی کلمه divorcible
:
قابل طلاق بودن، اشاره به ازدواج یا اتحادی که میتوان آن را طلاق داد.