معنی فارسی divulgatory

B1

فاش‌ساز، به چیزی اطلاق می‌شود که اطلاعات یا حقایق پنهانی را به دیگران نشان می‌دهد.

Serving to divulge or make information known.

example
معنی(example):

او سخنرانی فاش‌سازی درباره پروژه داشت.

مثال:

She gave a divulgatory speech about the project.

معنی(example):

اظهارات فاش‌ساز او سوالاتی را among حاضران ایجاد کرد.

مثال:

His divulgatory remarks raised questions among the attendees.

معنی فارسی کلمه divulgatory

: معنی divulgatory به فارسی

فاش‌ساز، به چیزی اطلاق می‌شود که اطلاعات یا حقایق پنهانی را به دیگران نشان می‌دهد.