معنی فارسی divulgement
B1فاشسازی به عملی اشاره دارد که در آن اطلاعات یا حقایق به طور عمومی اعلام میشوند.
The act of revealing or making information public.
- NOUN
example
معنی(example):
فاشسازی این دادهها خلاف قانون است.
مثال:
The divulgement of this data is against the law.
معنی(example):
فرآیند فاشسازی باید با دقت انجام شود.
مثال:
The divulgement process must be handled carefully.
معنی فارسی کلمه divulgement
:
فاشسازی به عملی اشاره دارد که در آن اطلاعات یا حقایق به طور عمومی اعلام میشوند.