معنی فارسی do something for

A2

انجام دادن کاری به نفع کسی یا در راستای کمک به شخص دیگری.

To perform an action intended to benefit someone.

example
معنی(example):

آیا می‌توانی کاری برای من انجام دهی؟

مثال:

Can you do something for me?

معنی(example):

او کاری برای دوستش انجام داد تا به او کمک کند.

مثال:

She did something for her friend to help him.

معنی فارسی کلمه do something for

: معنی do something for به فارسی

انجام دادن کاری به نفع کسی یا در راستای کمک به شخص دیگری.