معنی فارسی doatish

B1

دارای حالتی از محبت یا محبت‌آمیز.

Exhibiting a loving or affectionate nature.

example
معنی(example):

عادت‌های محبت‌آمیز او در تمام گفتگوهایش مشهود بود.

مثال:

Her doatish habits were evident in all her conversations.

معنی(example):

او وقتی با بچه‌ها صحبت می‌کرد، معمولاً رفتار محبت‌آمیزی داشت.

مثال:

He often had a doatish demeanor when talking to children.

معنی فارسی کلمه doatish

: معنی doatish به فارسی

دارای حالتی از محبت یا محبت‌آمیز.