معنی فارسی doctorially
C1به شیوهای مرتبط با تخصص دکتری یا دقیق و علمی.
In a manner relating to the highest academic degree, emphasizing careful research and analysis.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور دکتری به مسئله نزدیک شد و با تحقیق و تحلیل دقیق آن را بررسی کرد.
مثال:
She approached the problem doctorially, with careful research and analysis.
معنی(example):
تیم به طور دکتری کار کرد تا اطمینان حاصل کند که همه دادهها دقیق هستند.
مثال:
The team worked doctorially to ensure all data was accurate.
معنی فارسی کلمه doctorially
:
به شیوهای مرتبط با تخصص دکتری یا دقیق و علمی.