معنی فارسی doctrinally
B1به معنای مرتبط با اصول یا آموزههای خاص در یک زمینه نظری.
In a manner that relates to or is based on established doctrines.
- ADVERB
example
معنی(example):
این گروه به طور دکترینالی با باورهای بنیانگذار خود همسو بود.
مثال:
The group was doctrinally aligned with the beliefs of their founder.
معنی(example):
از نظر دکترینالی، آنها اصولی را که سالها پیش مطرح شده بود دنبال کردند.
مثال:
Doctrinally, they followed the principles laid out years ago.
معنی فارسی کلمه doctrinally
:
به معنای مرتبط با اصول یا آموزههای خاص در یک زمینه نظری.