معنی فارسی doctrinary
B1دکترینری به چیزی اطلاق میشود که به دکترینها یا اصول خاص مربوط میشود.
Related to or characteristic of doctrines.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد دکترینری به واسطه ایدههای جدید به چالش کشیده شد.
مثال:
The doctrinary approach was challenged by new ideas.
معنی(example):
او یک متن دکترینری را درباره فلسفه سیاسی نوشت.
مثال:
He wrote a doctrinary text on political philosophy.
معنی فارسی کلمه doctrinary
:
دکترینری به چیزی اطلاق میشود که به دکترینها یا اصول خاص مربوط میشود.