معنی فارسی dogeless
B1بدون سگ، احساسی به دست آوردن بعد از از دست دادن یا عدم داشتن یک سگ است.
Feeling or being without a dog.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
احساس بدون سگ میتواند برای برخی افراد دشوار باشد.
مثال:
Feeling dogeless can be tough for some people.
معنی(example):
بعد از از دست دادن سگم، برای مدت طولانی احساس بدون سگ میکردم.
مثال:
After losing my dog, I felt dogeless for a long time.
معنی فارسی کلمه dogeless
:
بدون سگ، احساسی به دست آوردن بعد از از دست دادن یا عدم داشتن یک سگ است.