معنی فارسی dogeship

B1

حکمرانی یا مقام یک شخص در ارتباط با سگ‌ها و نوع رفتار آنها.

The role or position of being a caretaker or leader for dogs.

example
معنی(example):

او حکمرانی خود بر سگ‌ها را بسیار جدی می‌گرفت و با عشق با همه سگ‌ها رفتار می‌کرد.

مثال:

He took his dogeship very seriously, treating all dogs lovingly.

معنی(example):

حکمرانی او به خاطر مهربانی و مراقبتش از حیوانات معروف است.

مثال:

Her dogeship is known for its kindness and care for animals.

معنی فارسی کلمه dogeship

: معنی dogeship به فارسی

حکمرانی یا مقام یک شخص در ارتباط با سگ‌ها و نوع رفتار آنها.