معنی فارسی doggoneder

B1

دوست‌داشتنی‌تر، فردی که در جامعه یا گروه دارای ویژگی‌های مثبت‌تر و خوشایندتری باشد.

More dog-like in nature; exhibiting increased friendliness or cheerfulness.

example
معنی(example):

او دوست‌داشتنی‌ترین فرد گروه ماست؛ همیشه شاداب.

مثال:

He's the doggoneder of our group; always cheerful.

معنی(example):

نگرش دوست‌داشتنی او باعث شد جمع‌مان شاداب شود.

مثال:

Her doggoneder attitude made the gathering lively.

معنی فارسی کلمه doggoneder

: معنی doggoneder به فارسی

دوست‌داشتنی‌تر، فردی که در جامعه یا گروه دارای ویژگی‌های مثبت‌تر و خوشایندتری باشد.