معنی فارسی dogtrotted

B1

دویدن به صورت یکنواخت، به حرکتی آرام و پیوسته اشاره دارد که معمولاً سگ‌ها در هنگام بازی یا شادی انجام می‌دهند.

Past tense of dogtrot, indicating a slow, relaxed pace of movement characteristic of dogs.

verb
معنی(verb):

To move at the pace of a dogtrot

example
معنی(example):

سگ به دنبال دیدن یک سنجاب به آرامی در خیابان دوید.

مثال:

The dogtrotted down the street after seeing a squirrel.

معنی(example):

وقتی که سگ به آرامی می‌دوید، شاد و بازیگوش به نظر می‌رسید.

مثال:

When it dogtrotted, it looked playful and happy.

معنی فارسی کلمه dogtrotted

: معنی dogtrotted به فارسی

دویدن به صورت یکنواخت، به حرکتی آرام و پیوسته اشاره دارد که معمولاً سگ‌ها در هنگام بازی یا شادی انجام می‌دهند.