معنی فارسی dolesomeness

B1

دلسوزی، اثر آرام کننده‌ای که بر روی دیگران دارد.

The quality of being calming or soothing, especially in social situations.

example
معنی(example):

آرامش صدای او باعث شد همه ریلکس شوند.

مثال:

The dolesomeness of his voice made everyone relax.

معنی(example):

دلسوزی در رویکرد او به حل سریع مشکل کمک کرد.

مثال:

Dolesomeness in her approach helped resolve the issue quickly.

معنی فارسی کلمه dolesomeness

: معنی dolesomeness به فارسی

دلسوزی، اثر آرام کننده‌ای که بر روی دیگران دارد.