معنی فارسی domiciliated

B1

به افرادی اشاره دارد که به طور رسمی محل سکونت خود را ثبت کرده‌اند.

Referring to individuals who have officially established their place of residence.

example
معنی(example):

او برای سال‌ها در این منطقه اقامت ثبت کرده است.

مثال:

He has domiciliated in this area for years.

معنی(example):

جمعیت ثبت شده منعکس‌کننده رشد شهر است.

مثال:

The domiciliated population reflects the town's growth.

معنی فارسی کلمه domiciliated

: معنی domiciliated به فارسی

به افرادی اشاره دارد که به طور رسمی محل سکونت خود را ثبت کرده‌اند.