معنی فارسی domiculture

B1

عمل نگهداری و مراقبت از محل سکونت.

The practice or concept of taking care of one's domicile.

example
معنی(example):

دومیکولچر به عمل رسیدگی به یک مکان سکونت اشاره دارد.

مثال:

Domiculture refers to the practice of caring for a residence.

معنی(example):

اهمیت دومیکولچر در برنامه‌ریزی شهری اغلب نادیده گرفته می‌شود.

مثال:

The importance of domiculture is often overlooked in urban planning.

معنی فارسی کلمه domiculture

: معنی domiculture به فارسی

عمل نگهداری و مراقبت از محل سکونت.