معنی فارسی dominionist
B1کسی که به اصول دومینیونیسم اعتقاد دارد و تلاش میکند تا آن را در جامعه پیاده کند.
An individual who adheres to the principles of dominionism.
- OTHER
example
معنی(example):
دومینیونیست به حاکمیت بر اساس کتاب مقدس اعتقاد دارد.
مثال:
The dominionist believes in Biblical governance.
معنی(example):
بسیاری از دومینیونیستها از سیاستهای خاصی حمایت میکنند.
مثال:
Many dominionists support certain political policies.
معنی فارسی کلمه dominionist
:
کسی که به اصول دومینیونیسم اعتقاد دارد و تلاش میکند تا آن را در جامعه پیاده کند.