معنی فارسی dominule
B1دومینول، به معنای یک نوع اشیاء کوچک یا جزئیات جزئی در دستهای از چیزها اشاره دارد.
A small or minor feature, detail, or aspect.
- NOUN
example
معنی(example):
یک دومینول کوچک میتواند بسیار با ارزش باشد.
مثال:
A small dominule can be quite valuable.
معنی(example):
این مجموعه شامل یک دومینول نادر از قرن هجدهم بود.
مثال:
The collection included a rare dominule from the 18th century.
معنی فارسی کلمه dominule
:
دومینول، به معنای یک نوع اشیاء کوچک یا جزئیات جزئی در دستهای از چیزها اشاره دارد.