معنی فارسی donk
B1الاغ، حیوانی که معمولاً به خاطر لجبازی و قدرتش شناخته میشود.
A term referring to a donkey, known for its stubbornness and strength.
- NOUN
example
معنی(example):
الاغ بسیار لجباز بود و حرکت نمیکرد.
مثال:
The donkey was very stubborn and wouldn't move.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند که به الاغ استراحت بدهند و مدتی را استراحت کنند.
مثال:
They decided to give the donk a break and rest for a while.
معنی فارسی کلمه donk
:
الاغ، حیوانی که معمولاً به خاطر لجبازی و قدرتش شناخته میشود.