معنی فارسی donkeyback

B1

سوارکاری بر روی الاغ، نشاط و شادی را در جشنواره‌ها به همراه دارد.

Riding on a donkey, often associated with fun experiences during fairs or festivals.

example
معنی(example):

او در حین جشنواره بر روی الاغ سوار شد.

مثال:

He rode the donkeyback during the fair.

معنی(example):

کودکان از یک سواری سرگرم‌کننده بر روی الاغ لذت بردند.

مثال:

The children enjoyed a fun ride on donkeyback.

معنی فارسی کلمه donkeyback

: معنی donkeyback به فارسی

سوارکاری بر روی الاغ، نشاط و شادی را در جشنواره‌ها به همراه دارد.