معنی فارسی donkey-walloping
B1عمل ضربه زدن به شیوهای تفریحی، معمولاً در حین بازی.
The act of delivering playful and impactful hits or jokes.
- VERB
example
معنی(example):
ضربههای مالمواد بخشی از سرگرمی در مراسم بود.
مثال:
The donkey-walloping was part of the fun at the party.
معنی(example):
او از ضربههای مالمواد که در طول مسابقه اتفاق افتاد لذت برد.
مثال:
He enjoyed the donkey-walloping that happened during the match.
معنی فارسی کلمه donkey-walloping
:
عمل ضربه زدن به شیوهای تفریحی، معمولاً در حین بازی.