معنی فارسی donkey-wallops
B1زخمتهای قوی و پرانرژی، معمولاً در یک زمینه رقابتی یا داستانی.
Multiple powerful hits or impactful humorous instances.
- NOUN
example
معنی(example):
بوکسور چندین ضربه مالمواد به حریفش زد.
مثال:
The boxer landed several donkey-wallops on his opponent.
معنی(example):
داستان پر از ضربههای مالمواد شوخطبعی است.
مثال:
The story is filled with donkey-wallops of humor.
معنی فارسی کلمه donkey-wallops
:
زخمتهای قوی و پرانرژی، معمولاً در یک زمینه رقابتی یا داستانی.