معنی فارسی donnybrooks
B2جمع دونیبرک که به منازعات بزرگ و آشفته اشاره دارد، به ویژه در زمینههای اجتماعی یا ورزشی.
Plural form of donnybrook, indicating multiple instances of disorderly conduct or fights.
- noun
noun
معنی(noun):
A brawl or fracas; a scene of chaos.
example
معنی(example):
بحث سیاسی به سرعت به دونیبرکها تبدیل شد.
مثال:
The political debate quickly turned into donnybrooks.
معنی(example):
چندین دونیبرک در طول بازی بین طرفداران رخ داد.
مثال:
Several donnybrooks broke out during the game among fans.
معنی فارسی کلمه donnybrooks
:
جمع دونیبرک که به منازعات بزرگ و آشفته اشاره دارد، به ویژه در زمینههای اجتماعی یا ورزشی.