معنی فارسی door-knocking
B2بیان عمل زدن به در که هدف خاصی دارد.
A gerund form of doorknock, describing the action generally.
- VERB
example
معنی(example):
زدن به در میتواند راه مؤثری برای جلب رأیدهندگان باشد.
مثال:
Door-knocking can be an effective way to engage voters.
معنی(example):
تیم یک رویداد دیگر برای زدن به در در این آخر هفته برنامهریزی کرد.
مثال:
The team planned another door-knocking event this weekend.
معنی فارسی کلمه door-knocking
:
بیان عمل زدن به در که هدف خاصی دارد.