معنی فارسی dorsiparous

B1

بخشی از موجودات که زایمان زنده را از ناحیه پشتی انجام می‌دهد.

Referring to organisms that bear live young from the dorsal side.

example
معنی(example):

گونه‌های دورسیپاروس به شیوه‌ای منحصر به فرد بچه‌های زنده به دنیا می‌آورند.

مثال:

Dorsiparous species give birth to live young in a unique way.

معنی(example):

صفت دورسیپاروس در میان پستانداران نادر است.

مثال:

The dorsiparous trait is rare among mammals.

معنی فارسی کلمه dorsiparous

: معنی dorsiparous به فارسی

بخشی از موجودات که زایمان زنده را از ناحیه پشتی انجام می‌دهد.