معنی فارسی dossal

B1

پوششی یا پارچه‌ای که در بالای altar کلیسا قرار دارد و معمولاً به طور زینتی تزیین می‌شود.

A decorative hanging or covering, especially in a church.

noun
معنی(noun):

A hanging, usually of rich stuff, at the back of a throne, altar, etc.

example
معنی(example):

دسل در کلیسا به زیبایی دوخته شده است.

مثال:

The dossal in the church is beautifully embroidered.

معنی(example):

او از طرح‌های دقیق روی دسل تحسین کرد.

مثال:

She admired the intricate designs on the dossal.

معنی فارسی کلمه dossal

: معنی dossal به فارسی

پوششی یا پارچه‌ای که در بالای altar کلیسا قرار دارد و معمولاً به طور زینتی تزیین می‌شود.