معنی فارسی dotate
B1دوتا کردن، تخصیص یا اختصاص دادن چیزی به یک هدف خاص.
To allocate or assign resources or responsibilities.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند منابع خود را برای پروژه دوتا کنند.
مثال:
They decided to dotate their resources for the project.
معنی(example):
ما باید بخشی از فضای خود را برای جلسه دوتا کنیم.
مثال:
We should dotate some of our space for the meeting.
معنی فارسی کلمه dotate
:
دوتا کردن، تخصیص یا اختصاص دادن چیزی به یک هدف خاص.