معنی فارسی doublehandedness
B1ویژگی انجام کاری با استفاده از دو دست یا با در نظر گرفتن دو جنبه مختلف.
The quality of using both hands or considering two aspects while performing actions.
- NOUN
example
معنی(example):
دو دستگی او در یافتن راه حلها همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
His doublehandedness in finding solutions impressed everyone.
معنی(example):
دو دستگی سبک کار او قابل توجه بود.
مثال:
The doublehandedness of her work style was remarkable.
معنی فارسی کلمه doublehandedness
:
ویژگی انجام کاری با استفاده از دو دست یا با در نظر گرفتن دو جنبه مختلف.