معنی فارسی doubt-2
B1شک، عدم اطمینان یا عدم اعتماد به چیزی است که باعث تردید در صحت یا حقیقت آن میشود.
A feeling of uncertainty or lack of conviction.
- NOUN
example
معنی(example):
من در مورد نتیجه پروژه شک دارم.
مثال:
I have doubt about the outcome of the project.
معنی(example):
او شک خود را در مورد تصمیم بیان کرد.
مثال:
She expressed her doubt regarding the decision.
معنی فارسی کلمه doubt-2
:
شک، عدم اطمینان یا عدم اعتماد به چیزی است که باعث تردید در صحت یا حقیقت آن میشود.