معنی فارسی murdere
B1قتل یعنی گرفتن جان یک انسان به طور غیرمجاز. این عمل میتواند به دلایل مختلفی انجام شود و در قوانین مختلف به طرق مختلف تعریف میشود.
The unlawful premeditated killing of one human being by another.
- NOUN
example
معنی(example):
بازپرس نیاز داشت تا انگیزه های پشت قتل را پیدا کند.
مثال:
The detective needed to find the motives behind the murder.
معنی(example):
این داستان شامل یک معمای قتل بود که خوانندگان را در حالت تنش نگه میداشت.
مثال:
The story included a murder mystery that kept readers on edge.
معنی فارسی کلمه murdere
:
قتل یعنی گرفتن جان یک انسان به طور غیرمجاز. این عمل میتواند به دلایل مختلفی انجام شود و در قوانین مختلف به طرق مختلف تعریف میشود.