معنی فارسی dover
B1نوعی پرنده دریایی که در نزدیک سواحل یافت میشود.
A type of seabird that is often seen near coastal areas.
- NOUN
example
معنی(example):
دولور در نزدیکی ساحل یافت میشود.
مثال:
The dover is found near the shore.
معنی(example):
ما یک دولور را که بالای دریا پرواز میکرد، دیدیم.
مثال:
We saw a dover flying over the sea.
معنی فارسی کلمه dover
:
نوعی پرنده دریایی که در نزدیک سواحل یافت میشود.