معنی فارسی down-scaling

B1

کاهش مقیاس به فرآیند کاهش اندازه یا دامنه یک فعالیت اشاره دارد.

The process of reducing the scale or size of something.

example
معنی(example):

کاهش مقیاس اغلب در دوران رکود اقتصادی ضروری است.

مثال:

Down-scaling is often necessary during an economic downturn.

معنی(example):

شرکت در حال تمرکز بر کاهش تولید خود است.

مثال:

The company is focusing on down-scaling its production.

معنی فارسی کلمه down-scaling

: معنی down-scaling به فارسی

کاهش مقیاس به فرآیند کاهش اندازه یا دامنه یک فعالیت اشاره دارد.