معنی فارسی down-scaled

B1

کاهش مقیاس، فعل ماضی است که به عملی اشاره دارد که در آن اندازه یا مقیاس چیزی کمتر شده است.

Reduced in scale or size.

example
معنی(example):

پروژه به منظور مناسب بودن با بودجه، کاهش اندازه داد.

مثال:

The project was down-scaled to fit the budget.

معنی(example):

نسخه کاهش‌یافته نرم‌افزار کاربرپسند است.

مثال:

The down-scaled version of the app is user-friendly.

معنی فارسی کلمه down-scaled

: معنی down-scaled به فارسی

کاهش مقیاس، فعل ماضی است که به عملی اشاره دارد که در آن اندازه یا مقیاس چیزی کمتر شده است.