معنی فارسی down-voted
B1رأی منفی داده شده به یک محتوا یا نظر، نشاندهنده نارضایتی افراد از آن.
To have received a vote of disapproval in an online context.
- VERB
example
معنی(example):
این مقاله به دلیل نادرستیهایش توسط بسیاری از کاربران رأی منفی دریافت کرد.
مثال:
The article was down-voted by many users for its inaccuracies.
معنی(example):
پستی که رأی منفی دریافت میکند معمولاً از طرف دنبالکنندگان مخفی میماند.
مثال:
A post that is down-voted often remains hidden from followers.
معنی فارسی کلمه down-voted
:
رأی منفی داده شده به یک محتوا یا نظر، نشاندهنده نارضایتی افراد از آن.