معنی فارسی downcried
B1فریاد زدن به نشانه اعتراض یا ناامیدی.
To cry out in protest or despair.
- VERB
example
معنی(example):
جامعه نسبت به تصمیم ناعادلانه فریاد زدند.
مثال:
The community downcried the unfair decision.
معنی(example):
آنها نسبت به بیعدالتیهایی که با آن مواجه بودند فریاد زدند.
مثال:
They downcried the injustices they faced.
معنی فارسی کلمه downcried
:
فریاد زدن به نشانه اعتراض یا ناامیدی.