معنی فارسی downcurve
B1کاهش تدریجی یا نزولی در یک مقدار یا سطح خاص، مانند دما یا فروش.
A gradual downward trend in a graph or measurement.
- NOUN
example
معنی(example):
نمودار کاهش فروش در ماه گذشته را نشان داد.
مثال:
The graph showed a downcurve in sales last month.
معنی(example):
در طول شب، کاهش قابل توجهی در دما وجود داشت.
مثال:
There was a noticeable downcurve in temperature during the night.
معنی فارسی کلمه downcurve
:
کاهش تدریجی یا نزولی در یک مقدار یا سطح خاص، مانند دما یا فروش.