معنی فارسی downforce
B2نیرویی که به سمت پایین عمل میکند و باعث افزایش چسبندگی و کنترل خودرو میشود.
The aerodynamic force that pushes a vehicle down towards the road, enhancing grip and control.
- noun
noun
معنی(noun):
Any force (produced by aerodynamics or gravity etc) that acts downwards
example
معنی(example):
فشار پایینبرندهی خودرو چسبندگی را در پیست بهبود بخشید.
مثال:
The car's downforce improved traction on the track.
معنی(example):
فشار پایینبرنده برای مسابقات سرعت بالا بسیار مهم است.
مثال:
Downforce is crucial for high-speed racing.
معنی فارسی کلمه downforce
:
نیرویی که به سمت پایین عمل میکند و باعث افزایش چسبندگی و کنترل خودرو میشود.