معنی فارسی downhaul
B1عمل پایین کشیدن یا کاهش بار و تجهیزات به سمت پایین.
To lower or bring down equipment, usually for safety or convenience.
- noun
noun
معنی(noun):
Any rope used to haul down a sail or spar.
example
معنی(example):
ما باید طنابها را قبل از رسیدن طوفان بکاهیم.
مثال:
We need to downhaul the ropes before the storm hits.
معنی(example):
تیم به سرعت کار کرد تا تجهیزات را به پایگاه بازگرداند.
مثال:
The team worked quickly to downhaul the equipment back to the base.
معنی فارسی کلمه downhaul
:
عمل پایین کشیدن یا کاهش بار و تجهیزات به سمت پایین.