معنی فارسی downhanging

B1

آویزان، به معنای هر چیزی که به پایین آویزان شده است.

Hanging down; suspended in a downward position.

example
معنی(example):

شاخه‌های آویزان عبور از جنگل را دشوار کرده بودند.

مثال:

The downhanging branches made it difficult to walk through the forest.

معنی(example):

او متوجه شد که برگ‌های آویزان مسیر را مسدود کرده‌اند.

مثال:

She noticed the downhanging leaves were blocking the path.

معنی فارسی کلمه downhanging

: معنی downhanging به فارسی

آویزان، به معنای هر چیزی که به پایین آویزان شده است.