معنی فارسی downrange
B1به سمت جلو یا دورتر در حوزه تیراندازی یا پرتاب اشاره دارد.
In the direction away from the shooter; referring to a distance established in shooting or ordnance.
- ADVERB
example
معنی(example):
هدف برای تمرین تیراندازی در فاصله دور قرار داده شد.
مثال:
The target was placed downrange for the shooting practice.
معنی(example):
موشک به سمت دور هدف شلیک شد تا مسیر آن آزمایش شود.
مثال:
The missile was fired downrange to test its trajectory.
معنی فارسی کلمه downrange
:
به سمت جلو یا دورتر در حوزه تیراندازی یا پرتاب اشاره دارد.