معنی فارسی downness

B1

پایینی به احساس و حالتی اشاره دارد که نشان‌دهنده افت روحیه یا موقعیت جغرافیایی پایین است.

The quality or state of being low or depressed, either emotionally or in a physical landscape.

example
معنی(example):

پایینی دره باعث می‌شد احساس راحتی کند.

مثال:

The downness of the valley made it feel cozy.

معنی(example):

پایینی خلق و خوی او قابل توجه بود.

مثال:

The downness of his mood was noticeable.

معنی فارسی کلمه downness

: معنی downness به فارسی

پایینی به احساس و حالتی اشاره دارد که نشان‌دهنده افت روحیه یا موقعیت جغرافیایی پایین است.