معنی فارسی downrates

B1

کاهش رتبه یا ارزش چیزی، به‌ویژه در زمینه مالی یا اقتصادی.

To assign a lower rating or value to something.

verb
معنی(verb):

To give something a lower rating.

example
معنی(example):

شرکت محصولات خود را زمانی که کیفیت کاهش می‌یابد، ارزیابی منفی می‌کند.

مثال:

The company downrates its products when quality declines.

معنی(example):

سرمایه‌گذاران از دیدن ارزیابی منفی بانک نسبت به گزینه‌های وام خود شگفت‌زده شدند.

مثال:

Investors were surprised to see the bank downrates their loan options.

معنی فارسی کلمه downrates

: معنی downrates به فارسی

کاهش رتبه یا ارزش چیزی، به‌ویژه در زمینه مالی یا اقتصادی.