معنی فارسی downwith
B1عبارتی برای ابراز نارضایتی نسبت به یک چیز یا وضعیت قدیمی یا ناامیدکننده.
An expression used to reject or oppose something, often in a political or social context.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
پایین با قوانین قدیمی، بیایید چیزی جدید بسازیم!
مثال:
Down with the old rules, let's create something new!
معنی(example):
معترضان فریاد زدند، پایین با سیستم فاسد!
مثال:
The protestors shouted, down with the corrupt system!
معنی فارسی کلمه downwith
:
عبارتی برای ابراز نارضایتی نسبت به یک چیز یا وضعیت قدیمی یا ناامیدکننده.