معنی فارسی dowted
B1شک کردن به چیزی یا در مورد شخصی، به معنای تردید یا عدم اطمینان.
To doubt or have a lack of belief in someone or something.
- VERB
example
معنی(example):
او وجود موجود اسطورهای را شک کرد.
مثال:
He dowted the existence of the mythical creature.
معنی(example):
او در طول جلسه به نیتهای او شک کرد.
مثال:
She dowted his intentions during the meeting.
معنی فارسی کلمه dowted
:
شک کردن به چیزی یا در مورد شخصی، به معنای تردید یا عدم اطمینان.