معنی فارسی dozzle
B1دوغ زدن، خوابآلود شدن به گونهای که کودکانه و ناخواسته انجام میشود.
To fall into a light sleep or to doze off, often unintentionally.
- VERB
example
معنی(example):
او شروع به دوغ زدن کرد وقتی که خوابش برد.
مثال:
He began to dozzle as he fell asleep.
معنی(example):
کودکان معمولاً وقتی خیلی خسته هستند دوغ میزنند.
مثال:
Children often dozzle when they are very tired.
معنی فارسی کلمه dozzle
:
دوغ زدن، خوابآلود شدن به گونهای که کودکانه و ناخواسته انجام میشود.