معنی فارسی drammach

B1

درامچ به مفهوم یا نشانه‌ موجودی در داستان‌های محلی یا اعتقادات سنتی اشاره می‌کند.

Refers to a traditional concept or entity within local narratives and folklore.

example
معنی(example):

درامچ بر آداب و رسوم فرهنگی جامعه تأثیر گذاشت.

مثال:

The drammach influenced the community's cultural practices.

معنی(example):

او تاریخ درامچ را در فولکلور محلی پژوهش کرد.

مثال:

She researched the history of drammach in local folklore.

معنی فارسی کلمه drammach

: معنی drammach به فارسی

درامچ به مفهوم یا نشانه‌ موجودی در داستان‌های محلی یا اعتقادات سنتی اشاره می‌کند.