معنی فارسی drammage
B1درد و آسیبی که بر اثر حادثه یا واقعهای به وجود میآید.
Damage or injury caused by an event or incident.
- NOUN
example
معنی(example):
آسیب ناشی از طوفان در درختان افتاده مشهود بود.
مثال:
The drammage caused by the storm was evident in the fallen trees.
معنی(example):
او قبل از ثبت ادعا بیمه، آسیب را ارزیابی کرد.
مثال:
He assessed the drammage before filing an insurance claim.
معنی فارسی کلمه drammage
:
درد و آسیبی که بر اثر حادثه یا واقعهای به وجود میآید.