معنی فارسی dreamingly

B1

به حالتی گفته می‌شود که فرد در حالت رویا و غرق در خیال است و به محیط اطرافش توجه زیادی ندارد.

In a dreamy manner, often indicating a sense of nostalgia or longing.

example
معنی(example):

او با حالت خواب‌آلود درباره ماجراجویی‌هایش صحبت کرد.

مثال:

She spoke dreamingly about her adventures.

معنی(example):

او با حالت خواب‌آلود در باغ‌ها گردش کرد.

مثال:

He wandered dreamingly through the gardens.

معنی فارسی کلمه dreamingly

: معنی dreamingly به فارسی

به حالتی گفته می‌شود که فرد در حالت رویا و غرق در خیال است و به محیط اطرافش توجه زیادی ندارد.